مؤلف آنندراج از خیرالمدققین آرد: گرگ بندی آن است که چون آدمی در میان هفت گرگ واقع شود بنوعی احاطه اش میکنند که هرچند دلاور هم باشد از دست آنها رهایی نمیتواند یافت چه هرگاه متوجه بدفع یکی میشود آن بقیه بر او بتازند، چون بدیگری از آنها رونهد تتمه بر او مسلط شوند تا آنکه او را هلاک گردانند و در عرف هند این را ساتاردهن گویند. (آنندراج)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 16000گزی باختر صحنه و 15000گزی جنوب شوسۀ کرمانشاه به همدان. هوای آن سرد، دارای 250 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه گاماسیاب تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و چغندرقند و حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
به عربی جبیره و بهندی پطی نامند و آن خون را بازدارد. (آنندراج) (غیاث اللغات). تسمه ای است فصادان را که روی محل فصد بر بازو بندند. (شعوری). جبیره و رفاده ای که بروی رگ فصدکرده و جراحت بندند. (ناظم الاطباء). هر دستمال و پارچه ای که در جراحی بر رگهای نشترخورده بندند. رفاده. (منتهی الارب ذیل مادۀ رفد). معصب. (تفلیسی) (ملخص اللغات). عصابه. (مهذب الاسماء)