معنی فرهیختگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی فرهیختگی
- فرهیختگی
- فرهیخته بودن، حالت فرهیخته
تصویر فرهیختگی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فرهیختگی
فرهختگی
- فرهختگی
- پروردگی. پرورش یافته بودن: هیچ کس را این فروتنی و فرهختگی و سلامت نفس و سماجت طبع نیست که شتر راست. (مرزبان نامه). رجوع به فرهختن و فرهخته شود
لغت نامه دهخدا