معنی سیاه چشم - فرهنگ فارسی عمید
معنی سیاه چشم
سیاه چشم
آنکه دارای چشمان سیاه باشد
تصویر سیاه چشم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سیاه چشم
سیاه چشمه
سیاه چشمه
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. ساکنین از طایفۀ کرمی هستند و در چادر سکونت دارند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
سیاه قلم
سیاه قلم
اثر نقاشی که در آن فقط با سیاهی مرکب یا مداد کار شده و رنگ آمیزی نداشته باشد مقابل رنگی
فرهنگ لغت هوشیار
سیاه زخم
سیاه زخم
مرضی است عفونی، این مرض در انسان معمولاً زخمی موضعی و بد خیم تولید میکند
فرهنگ لغت هوشیار
سیاه چال
سیاه چال
محل گود و تنگ و تاریک، زندان تنگ و تاریک: میخواهند مرا در سیاه چال فراموشی بیندازند
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.