جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرلاد

سرلاد

سرلاد
رده فوقانی دیوار سر دیوار سر دیوار مقابل بنلاد، دیوار
سرلاد
فرهنگ لغت هوشیار

سرلاد

سرلاد
سرلاد، رده فوقانی دیوار، سر دیوار، مقابل بنلاد. دیوار
سرلاد
فرهنگ فارسی معین

سرلاد

سرلاد
سردیوار چنانکه بن لاد پای دیوار است، چه لاد بمعنی دیوار باشد. (برهان). ردۀ بالایین دیوار چنانکه بن لاده ردۀ پائین دیوار، چه لاده بمعنی رده آمده است. (رشیدی) ، دیوار مطلقاً. (برهان) (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

سالاد

سالاد
فرانسوی سبزیانه غذایی است مرکب از انواع سبزیها پخته یا خام که با نمک سرکه روغن آغشته کنند، طعامی مخلوط از انواع میوه گوشت سبزی و غیره و آن انواع بسیار دارد و معمولا از کاهو سرکه روغن زیتون یا گوجه پیاز کاهو سرکه و روغن زیتون تهیه کنند (بجای سرکه آب لیمو نیز به کار برند)، پیش غذائی مرکب از کاهو و سرکه و روغن زیتون و جز آن که بر سر سفره گذارند
فرهنگ لغت هوشیار

سرناد

سرناد
نوعی ترانه و آواز عاشقانه که هنگام شب در بیرون خانه محبوبی جهت اظهار عشق و علاقه قلبی خوانده شود
فرهنگ لغت هوشیار

سالاد

سالاد
نوعی خوراک سرد که از خیار، گوجه فرنگی، پیاز، برگ کاهو یا سبزی های دیگر با سرکه یا آب لیمو و روغن زیتون درست کنند
سالاد
فرهنگ فارسی عمید