جدول جو
جدول جو

معنی خبا

خبا
خیمۀ بزرگ، بارگاه، سراپرده، خرگاه، خرگه، هواری، افراس، فسطاط
تصویری از خبا
تصویر خبا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خبا

خبا

خبا
پوشیدگی، نهاناندن نهان کردن، باران، گیاه خرگاه تاژ پشمی، نیام جو نیام گندم، خانه، خانه ماه
فرهنگ لغت هوشیار

آبا

آبا
جمع اب. پدران اجداد: آبا و اجداد ما برین عقیده بودند، کشیشان (مسیحی) آبا کلیسا آبا کنیسه. یا آبا سبعه هفت پدران آبا سبعه. یا آبا علوی. پدران آسمانی
فرهنگ لغت هوشیار

بخا

بخا
خوشا (براو)، خوشا براو (شاد پروبال او بخاله تا امام جمله آزادان شد او (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار