جدول جو
جدول جو

معنی چسنگ

چسنگ
کچل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کل، خشنگ، طاس، دغسر، داغسر، لغسر، اصلع، تویل، تز، داغ پیشانی که از کثرت سجده کردن یا به سبب دیگر پیدا شده باشد، داغ پیشانی
تصویری از چسنگ
تصویر چسنگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چسنگ

چسنگ

چسنگ
کل کچل، داغ پیشانی که بر اثر کثرت سجده یا بعلتی دیگر حاصل گردد
چسنگ
فرهنگ لغت هوشیار

چسنگ

چسنگ
کل، کچل، داغ پیشانی که بر اثر کثرت سجده یا به علتی دیگر حاصل گردد
چسنگ
فرهنگ فارسی معین

چرنگ

چرنگ
آوازی که از برخورد پیاپی شمشیر و گرز و مانند آنها بر آید، صدای زه کمان، آواز درای و زنگ، صدایی که در کوه و گنبد پیچد، آواز شکستن بلور و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار

چرنگ

چرنگ
آوازی که بسبب پی درپی زدن شمشیر و گرز و امثال آن برآید. (برهان) (آنندراج). آوازی که از برخورد پی درپی شمشیر و گرز برآید. (ناظم الاطباء). جرنگ. چاک چاک. چاکاچاک. رجوع به جرنگ شود، صدا و آواز درای و زنگ را هم گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آواز درای. صدای زنگ و جرس. جرنگ:
ز غریدن کوس و شیپور و نای
ز بانگ جرس وز چرنگ درای.
فردوسی.
خروش آمد و نالۀ کرنای
هم ازپشت پیلان چرنگ درای.
فردوسی.
از آن های وهوی و چرنگ درای
بکردار طهمورثی کرنای.
فردوسی.
رجوع به جرنگ شود، صدا و آوازی را نیز گفته اند که درمیان کوه و گنبد بسبب خوردن چیزی بر چیزی پیچد. (برهان) (آنندراج). صدا و صوت انعکاس که از کوه و گنبد و جز آن برآید. (ناظم الاطباء). انعکاس صوت و صدا در کوه و حمام و امثال آن، آواز شکستن بلور و جز آن. جرنگ. (ناظم الاطباء). جرینگ. درینگ، صدای زه کمان. آوازی که از کمان برخیزد:
ز چاک تبرزین، چرنگ کمان
زمین گشت جنبان تراز آسمان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا