معنی جلالی
- جلالی
- مربوط به جلال، تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم. این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
واژههای مرتبط با جلالی
جلالی
- جلالی
- فری مهی، خورشیدی سال خورشیدی را در فارسی از آن روی جلالی گویند که هنگام شاهی جلال الدین ملکشاه بنیاد گذاری شده
دلالی
- دلالی
- داساری عمل دلال، پولی که از بابت حق دلال باو میپردازند
زلالی
- زلالی
- نوشگوارین، سپیده منسوب به زلال
جلاله
- جلاله
- سترگی، پرداخ مخفف جل جلاله نام آسیم (اسم اعظم) بزرگ و بزرگ قدر
جلالت
- جلالت
- بزرگ شدن، بزرگی بزرگواری. کلانسال شدن
جلادی
- جلادی
- عمل و شغل جلاد میرغضبی
جلابی
- جلابی
- پروار بند
جعالی
- جعالی
- عمل جعال. دروغ سازی. دروغ پردازی ترفندبافی، جعل کردن
جمالی
- جمالی
- استوار خلقت، مرد سطبر اعضا
