معنی جان نثار - فرهنگ فارسی عمید
معنی جان نثار
- جان نثار
- کسی که جان را فدای دیگری کند، آنکه در راه کسی جانبازی و فداکاری کند، من، بنده
تصویر جان نثار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جان نثار
جان شکار
- جان شکار
- شکارکنندۀ جان، گیرندۀ جان، جان ستان، برای مِثال نَبْوَد شگفت اگر ملک الموت خوانمش / ازبس که هست چون ملک الموت جان شکار (قاآنی - ۳۷۹)، عزرائیل. جان شکر
فرهنگ فارسی عمید