جدول جو
جدول جو

معنی جامه چاک

جامه چاک
کسی که جامۀ دریده بر تن دارد، کنایه از صوفی ای که هنگام سماع بی خود شود و جامۀ خود را چاک دهد
تصویری از جامه چاک
تصویر جامه چاک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جامه چاک

جامه چاک

جامه چاک
آنکه لباسش دریده است، صوفی (چه صوفیان هنگام سماع گرم شوند و از سر مستی حالتی یا بندد که خرقه خود را چاک کنند)، عاشق
فرهنگ لغت هوشیار

جامه دار

جامه دار
محافظ جامه خانه نگهبان البسه، کاگری که در حمام جامه های مردم را حفظ کند
فرهنگ لغت هوشیار

جامه راه

جامه راه
جامه ای که در سفر بر تن کنند، لباس سفر، جامۀ سفر، برای مِثال نبود آگه که شاهان جامۀ راه / دگرگونه کنند از بیم بدخواه (نظامی۲ - ۱۵۰)
جامه راه
فرهنگ فارسی عمید

جامه دان

جامه دان
چمدان، صندوق چرمی یا فلزی که در آن لباس می گذارند
جامه دان
فرهنگ فارسی عمید

جامه دار

جامه دار
کارگری که در حمام های عمومی لباس های مردم را حفظ می کند، مامور و نگهبان جامه خانه، کسی که انبار البسه به او سپرده می شده، نوکر یا خدمتکاری که وظیفۀ او نگه داری جامه های آقا یا خانم است
جامه دار
فرهنگ فارسی عمید

جامه دان

جامه دان
صندوقی که در آن جامه ها را گذارند، اتاقی که در آن جامه ها را حفظ کنند
جامه دان
فرهنگ فارسی معین