معنی پیمایشگر
پیمایشگر
اندازه گیرنده، مساحت کننده
تصویر پیمایشگر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیمایشگر
پیمایشگر
پیمایشگر
اندازه گیر، مساح، مهندس
فرهنگ لغت هوشیار
پیمایشگر
پیمایشگر
اندازه گیر. پیماینده، مَسّاح، مهندس
لغت نامه دهخدا
پیرایشگر
پیرایشگر
زینت دهنده، دباغ
فرهنگ لغت هوشیار
پیرایشگر
پیرایشگر
پیراینده، پیرایش کننده، دباغ، سلمانی
فرهنگ فارسی عمید
پیرایشگر
پیرایشگر
سلمانی، دباغ
فرهنگ فارسی معین
پیرایشگر
پیرایشگر
پیراینده. که پیراید. که زینت دهد، حلاق، دباغ. رجوع به پیراستن شود
لغت نامه دهخدا
ویرایشگر
ویرایشگر
ادیتور
فرهنگ واژه فارسی سره
پالایشگر
پالایشگر
تصفیه کننده صافی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
آزمایشگر
آزمایشگر
ممتحن، آزماینده، مجرب
فرهنگ لغت هوشیار