معنی پیگردی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیگردی
پیگرد
- پیگرد
- گشتن در پی چیزی، در علم حقوق تعقیب و بازخواست کیفری، کسی که در پی چیزی می گردد و اثر چیزی را جستجو می کند، پی گردنده، گردنده در پی چیزی
فرهنگ فارسی عمید
پایمردی
- پایمردی
- میانجیگری خواهشگری توسط، کمک دستیاری ایستادگی در کار کسی معاضدت
فرهنگ لغت هوشیار