معنی پوزش طلبیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی پوزش طلبیدن
- پوزش طلبیدن
- عذرخواهی کردن، پوزش خواستن
تصویر پوزش طلبیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پوزش طلبیدن
پوزش طلبیدن
- پوزش طلبیدن
- پوزش خواستن. عذر خواستن. رجوع به پوزش شود
لغت نامه دهخدا
روزی طلبیدن
- روزی طلبیدن
- روزی جستن:
مرغک از بیضه برون آید و روزی طلبد
و آدمی بچه ندارد خبر از عقل و تمیز.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
پیش طلبیدن
- پیش طلبیدن
- پیش خواستن، به پیشگاه خواستن بحضور طلبیدن بحضور خواستن، خواستن قبل از موعد مقرر
فرهنگ لغت هوشیار
پیش طلبیدن
- پیش طلبیدن
- پیش خواستن، به حضور خواستن، به حضور طلبیدن
فرهنگ فارسی عمید
پیش طلبیدن
- پیش طلبیدن
- بحضور طلبیدن. بحضور خواستن. خواستن که بخدمت آید، خواستن قبل از موعد مقرر
لغت نامه دهخدا