معنی پزیسیون
- پزیسیون
- جا، مکان، موضع، وضع و حالت
واژههای مرتبط با پزیسیون
پزیسیون
- پزیسیون
- فرانسوی کجایی (این زبانزد فرزانی)، نهاد، چگونگی
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- فرانسوی ناپذیری رودررویی برابرنهش
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- برابر نهش، رودررویی، ناپذیری
پانسیون
- پانسیون
- مهمانخانه
پسیلیون
- پسیلیون
- لاتینی اسفرزه از گیاهان اسفرزه
پانسیون
- پانسیون
- خانه یا مؤسسه ای که در ازای دریافت ماهیانۀ مبلغ معینی، مسکن و خوراک در اختیار افراد قرار دهد
کمیسیون
- کمیسیون
- مجمعی که جهت تحقیق و مطالعه درباره طرحی یا مسئله ای تشکیل گردد
اپوزیسیون
- اپوزیسیون
- موضع گیری مخالف در برابر یک نظریه یا سیاست، حزب یا جبهه مخالف، گروه مخالف (واژه فرهنگستان)
پانسیون
- پانسیون
- جایی که با پرداخت ماهیانه در آن مسکن گزینند و از کلیه امکانات آن برخوردار شوند، اقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود به طور کامل یا نیمه کامل پذیرایی کند، مهمانکده، شبانه روزی (واژه فرهنگستان)