جدول جو
جدول جو

معنی پرده داری

پرده داری
شغل و سمت پرده دار، دربانی
تصویری از پرده داری
تصویر پرده داری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پرده داری

پرده داری

پرده داری
سمت پرده دار حاجبی حجابت سدانت، دربانی، پرده پوشی
پرده داری
فرهنگ لغت هوشیار

پرده داری

پرده داری
سمت حاجب. سمت پرده دار. سدانت. حِجبه. حِجابت. حاجبی، سِرنگاهداری. پرده پوشی. سِرپوشی. رازداری. سَتّاری. سِرنگهداری
لغت نامه دهخدا

پرده داری

پرده داری
اگر بیند پرده داری پادشاه مصلح عادل می کرد، دلیل که وی به صلاح و به خیر گراید و مال حلال یابد. اگر بیند پرده داری پادشاه ظلم می کرد، دلیل که به فسادمایل شود و مال حرام یابد. جابر مغربی
اگر کسی به خواب دید، پرده داری می کرد، دلیل است حاجتی که دارد روا گردد و عزتش زیاده شود. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پرده دری

پرده دری
افشا سر هتک هتاکی ستر مقابل پرده داری پرده پوشی
پرده دری
فرهنگ لغت هوشیار

پرده دار

پرده دار
دربان، حاجب، کسی که در قدیم در دربار پادشاهان مسئول بار دادن بود
پرده دار
فرهنگ فارسی معین

پرده دار

پرده دار
کسی که در قدیم در دربار پادشاهان و بزرگان مراقب بار یافتن اشخاص بوده، حاجب، دربان، برای مِثال آن را که عقل و همت و تدبیر و رای نیست / خوش گفت پرده دار که کس در سرای نیست (سعدی - ۱۶۵)
پرده دار
فرهنگ فارسی عمید