بهادار بهادار دارای قیمت. قیمتی. (فرهنگ فارسی معین). - اوراق بهادار، اوراقی که نمایندۀ سرمایه های مولد بهره و درآمد است و این اوراق بمنظور بکار انداختن سرمایه و جلب منفعت، خرید و فروش میشود، مانند سهام شرکتها و اسناد قرضۀ دولتی و اسناد خزانه و تمر و برچسب و غیره لغت نامه دهخدا
بهدار بهدار مامور ادارۀ بهداری که وظیفه اش رسیدگی به امور بهداشتی مردم، به ویژه روستاییان است فرهنگ فارسی عمید
بهدار بهدار مأمور بهداری که عهده دار رسیدگی به بهداشت مردم مخصوصاً اهالی روستا و قصبات است فرهنگ فارسی معین