معنی بوم و بر - فرهنگ فارسی عمید
معنی بوم و بر
- بوم و بر
- بر و بوم، سرزمین، بوم و بر
تصویر بوم و بر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بوم و بر
دور و بر
- دور و بر
- دوروور. حوالی. اطراف. پیرامون. پیرامن. حول. گرد. گرداگرد. دورتادور. گردبرگرد. (یادداشت مؤلف).
- دوروبریها، اطرافیان. حاشیه نشینان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
بن و بر
- بن و بر
- پی و دیوار:
بدان ره اندر چندان حصار و شهر بزرگ
خراب کرد و بکند اصل هر یک از بن و بر.
فرخی
لغت نامه دهخدا