معنی بریشم زن بریشم زن تار ابریشم زن، نوازنده تار برای مثال بریشم زن نواها برکشیده / بریشم پوش پیراهن دریده (نظامی۲ - ۳۴۲) تصویر بریشم زن فرهنگ فارسی عمید