جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آغارش

آغارش

آغارش
اسم مصدر آغاریدن:
نه آغارش پذیرد زآب آهن.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا

آغالش

آغالش
تحریک انگیزش تحریض، برانگیختن بفتنه و فساد و جنگ و ستیز بد آموزی
آغالش
فرهنگ لغت هوشیار

آغاری

آغاری
قسمی جامه ابریشمین ستبر که مردان از آن لباده عبا و سرداری میکردند و زنان از آن یل و نیم تنه و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار

آزارش

آزارش
رنج عذاب شکنجه اذیت، تعب مشقت، کین کینه بغض عداوت، رنجیدگی رنجش شکراب، اندوه غم تیمار، تاء لم توجع، ضرب کوب صدمه، آفت، بیماری مرض ناخوشی بیماری مانند جنون و هاری
فرهنگ لغت هوشیار

آغاری

آغاری
نوعی جامه ابریشمین ضخیم که مردان از آن لباده، عبا و سرداری درست می کردند و زنان از آن نیم تنه و مانند آن
آغاری
فرهنگ فارسی معین

آغاره

آغاره
دوال یا تسمه که کفش دوز بر درز میان رویه و تخت کفش بدوزد تا آب و خاک درون کفش نرود
فرهنگ فارسی عمید

آزارش

آزارش
آزار، آزردگی، رنجش، برای مِثال چنان داشتم ملک را پیش و پس / که آزارشی نامد از کس به کس (نظامی5 - ۱۴/۹)
آزارش
فرهنگ فارسی عمید