معنی آزمون
- آزمون
- آزمایش، امتحان،
برای مثال وگر آزمون را کسی خورد زهر / از آن خوردنش درد و مرگ است بهر حاصل تجربه، مجموع سئوال های تشریحی یا چندگزینه ای برای سنجیدن دانش فرد و نمره دادن به او، تجربه(فردوسی - ۸/۷۳) ، کنون آزمون را یکی کارزار / بسازیم تا چون بود روزگار(فردوسی - ۳/۲۶۴)
