جدول جو
جدول جو

معنی التقاط

التقاط
آگاه و دیده ور شدن به چیزی، جمع کردن مطالب از جاهای مختلف و گردآوردن آن ها در یک جا، دانه چیدن مرغ
تصویری از التقاط
تصویر التقاط
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با التقاط

التقاط

التقاط
برچیدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (غیاث اللغات) (ترجمان علامۀ جرجانی). از زمین برگرفتن چیزی را.
لغت نامه دهخدا

التقام

التقام
او باریدن فرو خوردن راز گفتن فرو بردن اوباردن بدم درکشیدن
التقام
فرهنگ لغت هوشیار

التقاء

التقاء
دیدار کردن، به هم رسیدن، به هم پیوستن دیدار کردن بهم رسیدن یکدیگر را دیدن همدیدار شدن، پیوستن، یا التقاء ساکنان (ساکنین)، بر خورد دو حرف ساکن (دو صامت) بهم که در عربی روا نیست مثلا در فیلم (لام و میم) و در فارس (راء و سین) که عرب ناگزیر فیلم (بکسر لام) و فارس (بکسرراء) تلفظ کند
فرهنگ لغت هوشیار

التقام

التقام
فروبردن لقمه، باسرعت لقمه در دهان نهادن و فرو بردن
التقام
فرهنگ فارسی عمید