معنی واقع بین
- واقع بین
- آنکه حقیقت امر را می نگرد
واژههای مرتبط با واقع بین
واقع بین
- واقع بین
- بنگرید به رآلیست آنکه حقیقت واقع را بیند، طرفدار مسلک واقع بینی رآلیست
واقع بینی
- واقع بینی
- بنگرید به رآلیسم دیدن و درک حقیقت واقع، رآلیسم
واقع بینی
- واقع بینی
- حقیقت جویی، رآلیسم، واقع گرایی، واقع نگری
واقعبین
- واقعبین
- حقیقت بین. رجوع به واقع شود
طالع بین
- طالع بین
- فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، فال گو، فال گیر
طالع بین
- طالع بین
- آنکه دعوی پیشگوئی آینده مردمان را کند، فالگیر طالع گیر
عواقب بین
- عواقب بین
- دور اندیش
واقع شدن
- واقع شدن
- رخ دادن در جایی شدن پروا یافتن رخ دادن ظاهرشدن روی دادن بوقوع پیوستن: (ذکر احوالی که درآن مدت واقع شد)، ممکن شدن مجالی پیداشدن: (دلم پاک است چشمم پاک ای محرم سرت گردم اگر واقع شود این حرفها خاطر نشانش کن خ) (صوفی)
طالع بین
- طالع بین
- فالگیر
