جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لابه گر

لابه گر

لابه گر
تضرع کننده: ور شدی ذره بذره لابه گر او نبردی این زمان از تیغ سر. (مثنوی لغ)، متملق چاپلوس، فریبنده
فرهنگ لغت هوشیار

لابه گر

لابه گر
متملق:
ور شدی ذرّه به ذرّه لابه گر
او نبردی این زمان از تیغ سر.
مولوی
لغت نامه دهخدا

لابه گری

لابه گری
تضرع زاری، چاپلوسی تملق: پس یقین گشتش که مطلق آن سریست چاره او را بعد ازین لابه گریست. (مثنوی لغ)، مکر خدعه فریب
فرهنگ لغت هوشیار