معنی گرفته خاطر - فرهنگ فارسی عمید
معنی گرفته خاطر
- گرفته خاطر
- گرفته دل، دلتنگ، اندوهگین
تصویر گرفته خاطر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گرفته خاطر
گرفته خاطر
- گرفته خاطر
- رنجیده خاطر و ملول و ناخوش. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گرفتن خاطر
- گرفتن خاطر
- رنجیدن خاطر. (غیاث). آزرده شدن. آزردگی. رجوع به گرفته خاطر شود
لغت نامه دهخدا
شیفته خاطر
- شیفته خاطر
- شیفته دل. دلباخته:
کآن شیفته خاطر هوسناک
دارد منشی عظیم ناپاک.
نظامی.
رجوع به شیفته دل شود
لغت نامه دهخدا