جدول جو
جدول جو

معنی کسته

کسته
کوفته شده، غلۀ کوبیده شده، غله ای که آن را کوبیده اما هنوز از کاه جدا نکرده باشند
تصویری از کسته
تصویر کسته
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کسته

کسته

کسته
کوفته کوفته شده، غله کوفته که هنوز ش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشد، سرخ مرد عصی الراعی هفت بند
فرهنگ لغت هوشیار

کسته

کسته
کوفته، کوفته شده، غله کوفته که هنوزش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشند، گیاه سرخ مرد، عصی الراعی، هفت بند
کسته
فرهنگ فارسی معین

دسته

دسته
دستک، آنچه مانند دست یا به اندازه دست باشد مانند دسته تبر
دسته
فرهنگ لغت هوشیار