جدول جو
جدول جو

معنی غمزه زنان

غمزه زنان
درحال غمزه زدن، غمزه کنان
تصویری از غمزه زنان
تصویر غمزه زنان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غمزه زنان

غمزه زنان

غمزه زنان
در حال غمزه زدن. غمزه کنان. رجوع به غمزه شود:
غمزه زنان چو بگذری سنبله موی و مه قفا
روی بتان قفا شود پیش صفای روی تو.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

غمزه زن

غمزه زن
غمزه زننده،، غمزه کننده، ویژگی کسی که از روی ناز و کرشمه مژه بر هم می زند
غمزه زن
فرهنگ فارسی عمید

غمزه زن

غمزه زن
کرشمه نما و شوخ چشم. (ناظم الاطباء). آنکه غمزه زند. غمزه زننده. غمزه کننده. رجوع به غمزه شود:
زین پس وشاقان چمن نوخط شوند و غمزه زن
طوق خط و چاه ذقن پرمشک سارا داشته.
خاقانی.
شب مهتاب چون شب تاری
قصد خورشید غمزه زن کردی.
خاقانی.
پیش که غمزه زن شود چشم ستارۀ سحر
بر صدف فلک رسان خندۀ جام گوهری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا