جدول جو
جدول جو

معنی دیرنده

دیرنده
طولانی، دیر کننده، دیرپای، برای مثال چو پاسی از شب دیرنده بگذشت / برآمد شعریان از کوه موصل (منوچهری - ۶۶)
تصویری از دیرنده
تصویر دیرنده
فرهنگ فارسی عمید