جدول جو
جدول جو

معنی حفظ الصحه

حفظ الصحه
پیشگیری از بیماری، بهداشت
تصویری از حفظ الصحه
تصویر حفظ الصحه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حفظ الصحه

حفظ الصحه

حفظ الصحه
بهداشت بهداشت. یا دایره (دائره اداره) حفظ الصحه. دایره ای (اداره ای) که موظف بهداشت عمومی است: ایجاد دایره حفظ الصحه (در عهد ناصر الدین شاه)
فرهنگ لغت هوشیار

حافظ الصحه

حافظ الصحه
نگهبان سلامت. یا طبیب حافظ الصحه. قسمتی از اطباء بدین نام بودند که مواجب دیوانی و ماموریت درشهرها داشتند: (ازین انجمن (حفظالصحه) طبیبان ممتحن بهر شهر و ایالت باسمت حافظ الصحه مبعوث شدند)
فرهنگ لغت هوشیار

حفظالصحه

حفظالصحه
نگاهداشت تندرستی.
- علم حفظالصحه، دانش نگاهداشت تندرستی. بهداشت. و آن علمی باشد که پیدا آمدن بیماری ها را منع کند
لغت نامه دهخدا

حافظالصحه

حافظالصحه
نگهبان سلامت، طبیب حافظالصحه، قسمی از اطباء بدین نام بودند که مواجب دیوانی و مأموریت در شهرها داشتند
لغت نامه دهخدا