معنی ترنجیده ترنجیده درهم کشیده، فشرده، افسرده، برای مثال جان ترنجیده و شکسته دلم / گویی از غم همی فروگسلم (رودکی - ۵۴۶) تصویر ترنجیده فرهنگ فارسی عمید