معنی پریشان خاطر - فرهنگ فارسی عمید
معنی پریشان خاطر
- پریشان خاطر
- آشفته خاطر، دل تنگ، مضطرب
تصویر پریشان خاطر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پریشان خاطر
پریشان خاطر
- پریشان خاطر
- مضطرب. مشوش. آشفته خاطر، دلتنگ. مغموم
لغت نامه دهخدا
پریشان خاطر
- پریشان خاطر
- آسیمه، آشفته، آشفته حال، آشفته خاطر، پریشان حال، دل نگران، مضطرب، ناراحت
متضاد: آسوده خاطر
فرهنگ واژه مترادف متضاد