معنی بر شده
بر شده
بالارفته، بلند شده، مرتفع
تصویر بر شده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بر شده
بر شده
بر شده
بالا رفته بلند شده
فرهنگ لغت هوشیار
بر شدن
بر شدن
بالا رفتن بجای مرتفع رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
پر شده
پر شده
Padded, Stuffed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پر شده
پر شده
обитый , фаршированный
دیکشنری فارسی به روسی
پر شده
پر شده
gepolstert, gestopft
دیکشنری فارسی به آلمانی
پر شده
پر شده
оббитий , нафарширований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پر شده
پر شده
wyściełany, nadziewany
دیکشنری فارسی به لهستانی
پر شده
پر شده
加垫的 , 填充的
دیکشنری فارسی به چینی
پر شده
پر شده
acolchoado, recheado
دیکشنری فارسی به پرتغالی