نهانجای. شرم مرد و زن. جای شرم. بتر جای. عورت. (یادداشت مؤلف) ، نهفت. نهفتگاه. جای نهان. (یادداشت مؤلف). جائی که در آن زر و سیم و چیزهای منقول قیمتی پنهان کنند بیم از تعرض دزدان و غارتگران را
جای نشان کرده شده. (ناظم الاطباء) : نشانگاه کورش کنون ایدر است یکی بهره از وی به دریا در است. اسدی. نشان دادند و چون آگاه شد شاه زمین را داد کندن بر نشانگاه. ، نشان حدود. (آنندراج) ، هدف. نشانه. (آنندراج) (ناظم الاطباء)