معنی نشاختن تصویر نشاختن نشاختننِشاختَن نشاندن، نشانیدن، جا دادن، برای مثال به فرّ کیانی یکی تخت ساخت / چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت (فردوسی - ۱/۴۴)نشاندن، نشانیدن، جا دادن، برای مِثال به فرِّ کیانی یکی تخت ساخت / چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت (فردوسی - ۱/۴۴) فرهنگ فارسی عمید