معنی قوی بازو - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قوی بازو
قوی بازو
- قوی بازو
- بازاک اج نیوبازو آنکه دارای بارویی محکم و نیرومند است پهلوانان: این قوی بازو بحفظ دولت و دین حزر بازو باد حفظ کردگارت
فرهنگ لغت هوشیار
قوی بازو
- قوی بازو
- آنکه دارای بازویی قوی و نیرومند است. پهلوان
لغت نامه دهخدا
گوی بازی
- گوی بازی
- بازی با گوی و چوگان: پس از چه رسد سر فرازی مرا چو کوشش ترا گوی بازی مرا، عمل و شغل گوی باز
فرهنگ لغت هوشیار