معنی غنگ غنگ زدن غنگ غنگ زدن ناله و آواز حزین برآوردن، برای مثال غنگ غنگی می زنم تا یک غزل / آورم بیرون ز الواح ازل (مولوی - لغت نامه - غنگ غنگ زدن) تصویر غنگ غنگ زدن فرهنگ فارسی عمید
غنگ غنگ زدن غنگ غنگ زدن ناله کردن. آواز حزین برآوردن: غنگ غنگی میزنم تا یک غزل آورم بیرون ز الواح ازل. مولوی (از جهانگیری). رجوع به غَنگ شود لغت نامه دهخدا
ونگ ونگ زدن ونگ ونگ زدن بانگ زدن آواز دادن: (توی همین خانه کاری بسرت بیاورم که مثل مرغ کرکر تا عمر داری ونگ بزنی و بگویی بد بد است)، داد و فریاد کردن (کودک مخصوصا)، گریستن توام با داد و فریاد (بر اثر ضعف مرض تقاضای چیزی) فرهنگ لغت هوشیار