معنی عفار - فرهنگ فارسی عمید
معنی عفار
- عفار
- نان بی نان خورش، نان خشک، در علم زیست شناسی درختی که از آن چوب آتش زنه تهیه می شود
تصویر عفار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عفار
عفار
- عفار
- نان بی خورش، گشن دادن کویک را، پیراستن کویک را، درخت که از آن آتشزنه سازند گشن دهنده کویک
فرهنگ لغت هوشیار
عفار
- عفار
- نام درختی است که چوبش بسیار قابل اشتعال است، نان بدون نانخورش
فرهنگ فارسی معین
عفار
- عفار
- جَمعِ واژۀ عُفر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عُفر شود
لغت نامه دهخدا