معنی سرانجام - فرهنگ فارسی عمید
معنی سرانجام
- سرانجام
- پایان، عاقبت، در آخر کار
سرانجام دادن: به پایان رساندن، تمام کردن
تصویر سرانجام
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سرانجام
سرانجام
- سرانجام
- آخر، انتها، بالاخره، بالمال، عاقبت، عاقبت الامر، فرجام، مالا، نتیجه
متضاد: آغاز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
درانجام
- درانجام
- مُرَکَّب اَز: در + انجام، در آخر. سرانجام. به آخر. بفرجام. باری
لغت نامه دهخدا