معنی درشت گویی - فرهنگ فارسی عمید
معنی درشت گویی
- درشت گویی
- ناسزاگویی، سخن درشت گفتن
تصویر درشت گویی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با درشت گویی
درشت رویی
- درشت رویی
- درشت روی بودن. تندخویی. بدخلقی، گستاخی
لغت نامه دهخدا
درشت گوی
- درشت گوی
- درشت گوینده. مِذْوَح. (منتهی الارب). و رجوع به درشتگو شود
لغت نامه دهخدا
درشت خوئی
- درشت خوئی
- درشت خویی. درشت خو بودن. رجوع به درشت خویی شود
لغت نامه دهخدا
پرت گویی
- پرت گویی
- چگونگی آنکه پرت گوید پرت گفتن: (کاغذ و مداد را دور بینداز پرت گویی بس است) (ص. هدایت)
فرهنگ لغت هوشیار