معنی خوشاب خوشاب کمپوت، آب دار، تر و تازه، برای مثال میوۀ خوشاب، خوش آب و رنگ (بیشتر در صفت جواهر مخصوصاً مروارید) کمپوت، آب دار، تر و تازه، برای مِثال میوۀ خوشاب، خوش آب و رنگ (بیشتر در صفت جواهر مخصوصاً مروارید) تصویر خوشاب فرهنگ فارسی عمید