معنی خاک سپاری - فرهنگ فارسی عمید
معنی خاک سپاری
- خاک سپاری
- تدفین، به خاک سپردن مرده
تصویر خاک سپاری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خاک سپاری
خاک سپاسی
- خاک سپاسی
- سپاس خاک بجا آوردن.. ازخاک تقدیر کردن. خاک را احترام گذاردن:
قیمت این خاک بواجب شناس
خاک سپاسی بکن ای ناسپاس.
نظامی
لغت نامه دهخدا
ملک سپاری
- ملک سپاری
- سپردن ملک. تفویض مملکت. واگذاری کشور و پادشاهی به دیگر کس:
ای ملک ستانی که بجز ملک سپاری
با تو ندهد فایده یک ملک ستان را.
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خاکساری
- خاکساری
- افتادگی، فروتنی، تواضع، خواری، ذلت، هر یک از پیروان فرقۀ شیعی مذهب خاکساریه (فرقه ای از متصوفه)
فرهنگ فارسی عمید