معنی جس
جس
دست مالیدن به چیزی، سودن
تصویر جس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جس
جس
جس
دست مالیدن بچیزی، بسودن
فرهنگ لغت هوشیار
جس
جس
مس کردن، برماسیدن
فرهنگ فارسی معین