همین معجون تریاق است که مذکور شد. (ناظم الاطباء). شریف ترین انواع آن تریاق فاروق است که او را به لغت یونانی مثرودیطوس گویند و در ترکیب قرص افعی و امثال آن بکار برند و معنی فاروق در این موضع جداکننده... و نجات دهنده تن از مضرت زهر. و امتحان او طرق مختلف گفته اند و یکی از آن طرق آن است که اگرکسی سیر خورده باشد و تریاق بعد از آن بخورد رایحۀاو را دفع کند... دیگر آنکه قی و اسهال را که از سقمونیا باشد قطع کند. (از ترجمه صیدنه) : از آن بر خویشتن زهر آزمودی که صد تریاق فاروقیش بودی. عطار. زان نشد فاروق را زهری گزند که بد آن تریاق فاروقیش قند. مولوی. و رجوع به تریاق و تریاق اکبر و تریاق کبیر و تریاق الافاعی و ترجمه صیدنه و تذکرۀ ضریر انطاکی و فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ج 3 صص 105- 110 و تریاک شود
پادزهر را گویند و به عربی حجرالتیس خوانند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پادزهر. (تحفۀ حکیم مؤمن). حجرالتیس. (اختیارات بدیعی). و رجوع حجرالتیس شود
