پی سپر کردن پی سپر کردن پی سپار کردن. با پای رفتن. از روی آن گذشتن: پی سپر کردن راهی را، پا سپر کردن. پیمودن آنرا. رفتن بر آن. وَطء، لگدمال کردن. پایمال کردن. پیخستن. لگدکوب کردن. پایکوب کردن لغت نامه دهخدا
پی سپارکردن پی سپارکردن عبور کردن. گذشتن. رفتن. ، لگدمال کردن. بپای کوفتن. پی سپر کردن لغت نامه دهخدا