معنی پررنگ - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پررنگ
پررنگ
- پررنگ
- که رنگ سیر دارد. که رنگ تند دارد. سیر. مقابل کم رنگ: چای پررنگ
لغت نامه دهخدا
پر رنگ
- پر رنگ
- که رنگ تند دارد که سیر رنگ است مقابل کم رنگ: چای پر رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
پرسنگ
- پرسنگ
- سنگی که در یک کفه ترازو گذارند تا با کفه دیگر برابر گردد پارسنگ پاهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
پرسنگ
- پرسنگ
- فرسنگ، واحدی برای اندازه گیری مسافت، تقریباً شش کیلومتر، فرسخ، فرزنگ، فرسنگ
فرهنگ فارسی معین