انباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آکندن، آگندن، آکنیدن، پر ساختن بسیار کردن کاری مثلاً کار نیکو کردن از پر کردن استانباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آکَندَن، آگَندَن، آکَنیدَن، پُر ساختَن بسیار کردن کاری مثلاً کار نیکو کردن از پر کردن است