جدول جو
جدول جو

معنی بر جا ماندن

بر جا ماندن
باقی ماندن، برقرار ماندن
تصویری از بر جا ماندن
تصویر بر جا ماندن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بر جا ماندن

بجا ماندن

بجا ماندن
بجای ماندن. باقی ماندن. (آنندراج) :
اگر زیرکی با گلی خوبگیر
که باشد بجا ماندنش ناگزیر.
نظامی.
دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای
از دل ما چه بجا مانده که بازآمده ای.
صائب.
باز ما را جان به استقبال هجران میرود
تن بجا میماند و دل همره جان میرود.
مخلص کاشی.
نخواهم که چیزی بجا ماند از من
که دیگر رجوعی به دنیا ندارم.
مخلص کاشی.
لغت نامه دهخدا