معنی انسجام - فرهنگ فارسی عمید
معنی انسجام
- انسجام
- منظم شدن و با هم جور شدن، روان بودن کلام و عاری بودن آن از تعقید و تکلف و تصنع، مستحکم شدن، استوار شدن، استواری
تصویر انسجام
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با انسجام
انسجام
- انسجام
- روان بودن، روان شدن آب یا اشک، روان بودن کلام و عاری بودن از تکلف و تصنع
فرهنگ فارسی معین