جدول جو
جدول جو

معنی از بر کردن

از بر کردن
حفظ کردن و به خاطر سپردن
تصویری از از بر کردن
تصویر از بر کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با از بر کردن

ز بر کردن

ز بر کردن
ز بر با لفظ کردن به معنی ازبر باشد که حفظ کردن و بیاد گرفتن و بخاطر نگه داشتن است. (آنندراج). یاد و حفظ. (بهار عجم). رجوع به زبر و زبیر شود
لغت نامه دهخدا

ته بر کردن

ته بر کردن
درخت یا شاخه ای را بتمام بریدن. از بیخ متصل به زمین در درخت و متصل به تنه، در شاخ بریدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

در بر کردن

در بر کردن
درپوشیدن. به بر کردن. لبس:
پارسا بین که خرقه دربرکرد
جامۀ کعبه را جل خر کرد.
سعدی
لغت نامه دهخدا