معنی نشان دار - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نشان دار
نشان دار
- نشان دار
- که علامتی دارد، علم. سرشناس. که به علامتی نزد همگان معروف است، مشخص. نمایان. هویدا.
- دروغ نشان دار
لغت نامه دهخدا
نشان وار
- نشان وار
- نمودار. نمونه. نشانه:
ای نموداری ز یک لفظ وفاق تو بهشت
ای نشان واری ز یک حرف خلاف تو سقر.
ازرقی
لغت نامه دهخدا
جهان دار
- جهان دار
- خداوند، دارندۀ جهان، نگهبان جهان، کنایه از قدرتمند، پادشاه عادل و عاقل که مملکت خود را خوب اداره کند
فرهنگ فارسی عمید
زبان دار
- زبان دار
- گویا، سخنگو، آنکه بتواند مطلب خود را خوب بیان کند
فرهنگ فارسی عمید