جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نخوار

نخوار

نخوار
شریف بزرگ منش. (آنندراج). شریف متکبر. (ناظم الاطباء) ، بددل و سست. (آنندراج). ترسوی سست. (ناظم الاطباء). ج، نخاوره
لغت نامه دهخدا

نسوار

نسوار
برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط می کنند و در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، ناس
نسوار
فرهنگ فارسی عمید

نشخوار

نشخوار
آنچه شتر و گاه و گوسفند و امثال آن خورده باشند و باز از معده بدهن آورند و بجوند و فرو برند
فرهنگ لغت هوشیار

نسوار

نسوار
ماده ایست مرکب ازبرگ خشک تملول نرم کوبیده وکمی آهک وآنرامیان لب و دندان ریزندومکندوآن درهندوپاکستان رواج داردناس
فرهنگ لغت هوشیار

نشخوار

نشخوار
حالتی است در حیوانات نشخوارکننده که غذای نیم جویده را از راه مری به دهان برمی گردانند و دوباره می جوند
فرهنگ فارسی معین

نسوار

نسوار
ناس، برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط کرده در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، ناس
نسوار
فرهنگ فارسی معین