معنی ناخرسند - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ناخرسند
ناخرسند
- ناخرسند
- غیرقانع. ناراضی. ناخشنود. که خرسند نیست. که قناعت ندارد. مقابل خرسند. رجوع به خرسند شود:
آنکه بسیار یافت ناخشنود
و آنکه اندک ربود ناخرسند.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
ناخرسندی
- ناخرسندی
- قانع نبودن عدم قناعت، راضی نبودن عدم رضایت مقابل خرسندی
فرهنگ لغت هوشیار